نگاهی به نقد خودپالایشی عرفا و بی‌التزامی به شرع

Authors

  • نجف جوکار استاد گروه زبان و ادبیّات فارسی دانشگاه شیراز
Abstract:

یکی از مسائلی که در عرفان اسلامی، چالش­های فراوانی به همراه داشته و بهانة توجیه کینه­توزی مخالفان با تعالیم صوفیانه شده است، مسئلة «بی­التزامی به شریعت» است که به دلیل غفلت مدعیان، به‌عنوان جواز عارف واصل در مقیدنبودن به انجام عبادات تعبیر شده است. منتقدان و مفسرّان، آرای چندگانه­ای دربارة بی­التزامی عرفا به شرع ارائه داده­اند، اغلب مشایخ بزرگ نیز در دوره­های مختلف، انتقادهای بسیاری بر دیگر صوفیان وارد کرده­اند که بنا بر نوع دیدگاه ناقد و محیط اجتماعی و زمان فرق می­کند. تأمّل در اندیشه­های نقادانة خود عرفا در این زمینه که با تجارب عرفانی همراه است و همچنین تحلیل آنها، می­تواند پرده از حقیقت بردارد. نگاهی گذرا به کلام و رفتار بزرگان عرفان، نمایانگر توجّه آنها به ظاهر و باطن دین و اهداف والای آن و پرهیز از هرگونه قشری­گری دینی است. هرچند پژوهش‌های پراکنده­ای در تبیین این موضوع صورت گرفته است، امّا اهمیّت آن و توجّه به آسیب­شناسی در مسائل متنازع­فیه، ما را وادار می‌کند که نگاه خود عرفا را هم بر این مسئله واکاوی کنیم. در این نوشته، عقاید و بیانات عارفان و پژوهشگران اندیشة عرفانی و خودپالایشی عرفا در این زمینه بررسی می‌شود و توجیهات معرفتی در بی­التزامی به شرع نیز موردتوجّه قرار می­گیرد. فرضیة ما بر این مبنا استوار است که بی­التزامی به شریعت، حاصل عملکرد مدعیان تصوّف بوده است و در انتساب آن به مشایخ بزرگ می­توان تردید کرد.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

مقایسه تأثیر وضعیت طاق باز و دمر بر وضعیت تنفسی نوزادان نارس مبتلا به سندرم دیسترس تنفسی حاد تحت درمان با پروتکل Insure

کچ ی هد پ ی ش مز ی هن ه و فد : ساسا د مردنس رد نامرد ي سفنت سرتس ي ظنت نادازون داح ي سکا لدابت م ي و نژ د ي سکا ي د هدوب نبرک تسا طسوت هک کبس اـه ي ناـمرد ي فلتخم ي هلمجزا لکتورپ INSURE ماجنا م ي دوش ا اذل . ي هعلاطم ن فدهاب اقم ي هس عضو ي ت اه ي ندب ي عضو رب رمد و زاب قاط ي سفنت ت ي هـب لاتـبم سراـن نادازون ردنس د م ي سفنت سرتس ي لکتورپ اب نامرد تحت داح INSURE ماجنا درگ ...

full text

نگاه عرفا به مرگ

مرگ در نگاه عرفا به دو گونه کلی، یعنی مرگ اضطراری و مرگ ارادی تقسیم می­شود، برای رسیدن به مقام مرگ ارادی، نخست  باید مرگ را شناخت و برای شناخت مرگ باید فلسفه آفرینش درک شود، به همین دلیل نگاهِ درست به زندگی، به دنبال زندگیِ درست به دست می آید، و در نتیجه مرگ زیبا و درست را نیز در پی خواهد داشت، بر همین مبنا، همانگونه که زندگی زیباست، مرگ نیز زیباست چرا که دروازه آن جهانی است و آن جهان موعد دیدار ...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


Journal title

volume 9  issue 1

pages  1- 19

publication date 2019-08-23

By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023